شب تولدم همه گفتن آرزو بکن شعمتو فوت کن....
چشمام بستم آرزو کردم و شمع فوت کردم...
مامانم گفت من میدونم چی آرزو کردی...پول...
خواهرم گفت ماشین...
دوستام گفتن ی عشق پولدار و خوب ...
من به همشون نگاه کردم و خندیدم ...تو دلم گفتم...
آرزو کردم شمع تولد سال دیگه ام رو سنگ قبرم روشن کنید و جای من باد شمع خاموش کنه....
به سلامتی اون شب...
نظرات شما عزیزان: